۱۳۸۸ فروردین ۳۰, یکشنبه

احیای مذهب بت پرستی پیش از اسلام



به قلم :مفتی نعمت الله نائل
احیای مذهب بت پرستی پیش از اسلام
درسرزمین های اسلامی کنونی!
قبل ازینکه خورشید اسلام ازمطلع ام القرای مکه بدمد،دونوع بت مورد پرستش مردم قرار داشت،بت های مادی که ازسنگ وگل ساخته شده بودند وبت های که برمعنویت،دل وضمیر مردم حاکم بودند،این بت هاتفاخر نژادی وقومی بود،کم وقبایل عرب درین امر چنان غلو کردند،که اساس همه خوبی ها از نظر آن ها قوم وقبیله بود،با برپایی محافل و مجالس،افتخارات عشیره یی خود رابر می شمردندوحتی به مرده گان قبیله ی خود افتخار می نمودند،وبه اثبات برتری پوسیده گان قبور می پرداختند، که عصر مانیزچیزی کمتر ازان ندارد،طبق تفسیر بعضی مفسرین سوره ی مبارکه ی الهاکم التکاثر...بدین مناسبت شان نزول یافت،بت پرستی معنوی که همان نیا پرستی و نژاد پرستی است،لطمه ی بزرگی بر نیت،اخلاق و افکار مردم وارد کرد،اختلافات ودشمنی های قبایل مختلف عرب مانند اوس و خزرج از همین بت پرستی معنوی منشا گرفت،وتلفات بی جبرانی همآورد داشت،اسلام باتشخیص این دردناسور،نخستین قدم را در اضمحلال این پدیده ی شوم گذاشت،پیغمبر خداباهجرت از مکه به مدینه قادر شد اقوام مختلف را زیر یک چترگرد آورد،میان قبایل دشمن نور محبت وبرادری راپراگَند،ازینجاه بود که زمینه ی درهم ریزی بت های مادی فراهم شد،قبل از دین مبارک اسلام هیچ تمدنی قادرنشده بود که اشخاص مانند بلال سیاه پوست را باآقا زاده یی که در تنعم زیسته، دریک محک قرار دهد،تنها اسلام قادرشد که بلال وسلمان بیگانه را باشخصیت های سر شناس قریش چون ابوبکر، عمر، علی و عثمان دریک صف قرار دهد،مسیحیت در آخرین پله های دموکراسی هنوز کلیسای سیاه پوستان وسفیدان رانتوانسته ادغام کند،تمدن باشکوه اسلام فرق وبرتری انسان ها را مربوط به پاکدامنی وتقوای آنها ساخت،اگر نیک دیده شود اساس بت پرستی مادی را نیز میتوان در همین قبیله پرستی یافت،بت پرستی را مشرکین به ارث یافته بودند،چنانچه می گفتند(انا وجدناآبائناعلی امة واناعلی آثارهم مقتدون :یعنی ما برنقش گام های پدران خود اقتداءمی نمائیم)رعایت عرف قومی و قبیله یی سبب تداوم پرستش بت ها شده بود،و یاآنجا که به نوح(ع)گفتند انؤمن لک وامتعک الارذلون(شَعرا)آیا توراتصدیق کنیم د رحالی که پیروان توپست نسب وپست صنعت اند،این بدان معنی است که از دیدگاه آنهابه علوو شرافت نسبی درین معامله لطمه خواهدرسید، اسلام هرگز قوم ،نسب وپیشه رامعیار برتری قرار نداده،چه رسد به آنکه ظلم وستم را بر آنها روادارد،در عصر کنونی اهرم فوقیت طلبی قومی وقبیله یی بالاتر از عصر جاهلیت رسیده، تعدادی زیرنام فرهنگ وکسانی بانقاب غیرت قومی ،بر اصول وقواعد اسلامی پشت پاه زده اند،در حال حاضر آگاهی دینی به دلایل برگردانی آن از زبان عربی به السنه ی ملی نسبت به قرن گذشته در جایگاه بلندی قرار دارد،اماتفاخر نسبی، نژادی و قبیله یی سدبزرگی درراهِ تحقق عملی آن گردیده،استفاده از انکشاف وسایل اط کشور های فقیر بویژه در کشورما تاحدی کمتر بجاه صورت میگیرد،تفاخر قومی در موارد زیادمنجر به انکشاف منفی اوضاع تا سرحدتجزیه و انحلال هویت ها شده،ما شاهدیم که در بساموارد،قبایل به قدرت رسیده ،ازبه رسمیت شناختن ابتدایی ترین حقوق رعیت زیر فرمان ابا ورزیده اند،همه راکمتر از خود دانستته،بحیث یک موجود زنده هم بدیگران ارزش قایل نمی گردند،ملت باید به این سد مسدود کننده ی تعالی و ترقی کشور هجوم بَردوآنرا فرو ریزد،تا ازین قید شیطانی آزاد نگردیم،و پیوندخودرابافرامینخدااستوارنسازیم،راهیبرایپیشرفتنداریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر